چالشهای معلمی در دنیای صفر و یکها- چالش چهارم: هدایت پژوهشهای دانشآموزی در اینترنت
تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۹۹۲۳۹
حسین غفاری، معلم و پژوهشگر تربیت رسانه ای
زمانه عوضشده است. نه دیگر بچهها آن بچههای قدیماند، نه مدرسه فقط محدود به دیوارهای سنتیاش مانده است. حالا رسانهها رقیب جدی مدرسه برای تعلیم و تربیت بچهها شدهاند. پس چرا معلمها باید محدود به ابزارهای سنتیشان بمانند؟ بچهها از ما معلمها انتظار دارند که همپایشان در «دنیای صفر و یکها» بدویم و دستشان را بگیریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با کپیکاری و تقلب دیجیتال چه کنیم؟
از سنتهای معلمی باقیمانده از نسلهای پیشین برای ما، یکی هم این است که برای تبدیل کردن دانشآموزِ منفعل به یک عنصر فعال در کلاس درس، او را به مطالعه و تحقیق و پژوهشهای کوچک کلاسی تشویق میکنیم.
دانشآموز را به مطالعه و تحقیق و پژوهشهای کوچک کلاسی تشویق میکنیم.
حتی هنوز طایفهای از ما معلمها، بخشی از ارزشیابی مستمر کلاس را به خلاصهنویسی یک کتاب، نوشتن مقالهای کوتاه یا انجام یک تحقیق کتابخانهای اختصاص میدهند. این فعالیتها آنقدر سنتی هستند که حتماً خودتان هم در دوران مدرسه چنین کارهایی را به عنوان دانشآموز تجربه کردهاید و در طول سالهای معلمی، با موضوع پژوهشهای دانشآموزی در کلاس درس، سر و کار داشتهاید.
با این حال، در یک دههی گذشته که به موازات توسعهی عمومی دسترسی به فضای مجازی، محتوای دیجیتال به زبان فارسی هم در اینترنت فوران کرده، روز به روز کار معلمها برای هدایت و ارزیابی پژوهشهای دانشآموزی سختتر شده است. هر چند که ظاهراً دسترسی راحتتر به محتوای علمی و آموزشی در فضای مجازی باید زمینهساز گسترش آگاهی و دانایی دانشآموزان میشد، اما «اینترنت» به سرعت تبدیل به راهزن طریق بچهها در مطالعه و پژوهش، و شریک جرم آنان در تقلب و رونویسی شده است!
«اینترنت» به سرعت تبدیل به راهزن طریق بچهها در مطالعه و پژوهش، و شریک جرم آنان در تقلب و رونویسی شده است!
حالا همه میدانیم که فاصلهی بچهها با پاسخ هر سؤال و کشف هر ابهام و راهحل هر معمایی که معلمان برای تعمیق دانستهها و تثبیت آموختهها مطرح میکنند، بهاندازه جستجویی ساده در فضای مجازی است. تا جایی که این ضربالمثل تازهساز، دهانبهدهان میان دهه هشتادیها میچرخد که «فکر نکن، سرچ کن!» در این شرایط جدید، چطور باید برای بچهها تحقیق و پژوهشی تعریف کرد که به کپیکاری ختم نشود؟ و چطور باید پژوهشهای دانشآموزی را هدایت و ارزیابی کرد؟
بهعنوان معلم باید بدانیم و به بچهها نیز بیاموزیم که تعریف «دانایی» در عصر دیجیتال تغییر کرده است.
بهعنوان معلم باید بدانیم و به بچهها نیز بیاموزیم که تعریف «دانایی» در عصر دیجیتال تغییر کرده است. امروز «مالکیت اطلاعات» چندان ارزشی ندارد و توانایی «دسترسی به اطلاعات» است که دانشمندان را قدرتمند میکند. پس بارگیری صدها کتاب الکترونیکی در رایانه شخصی، ذخیرهسازی انبوهی از تصاویر و ویدیوها در گوشیهای هوشمند و اتصال همیشگی به «گوگل» نشانهی دانایی نیست.
توانایی یافتن پاسخ درست سؤالات از منابع قابل اعتماد و مقایسهی انواع رویکردها در حل یک ابهام با استفاده از منابع برخط نشانهی «دانایی دیجیتال» است.
بلکه توانایی یافتن پاسخ درست سؤالات از منابع قابل اعتماد و مقایسهی انواع رویکردها در حل یک ابهام با استفاده از منابع برخط نشانهی «دانایی دیجیتال» است. پس پژوهشهای دانشآموزی نباید صرفاً روی جمعآوری اطلاعات یا کشف پاسخ یک معما تعریف شود، بلکه پژوهشهای عصر دیجیتال باید رقابتی در اعتبارسنجی منابع و تحلیل یافتههای متضاد و متناقض باشد.
در این مسیر البته معلمان باید مطمئن شوند که دانشآموزان حداقل قابل قبولی از محتوای پژوهشی را شخصاً مطالعه و حلاجی کردهاند. به این منظور میتوان از بچهها خواست که در چند مرحله خلاصه نتایج جستجو و مطالعهی خودشان را به صورت مکتوب و ترجیحاً دستنویس تحویل دهند.
پژوهشهای عصر دیجیتال باید رقابتی در اعتبارسنجی منابع و تحلیل یافتههای متضاد و متناقض باشد.
همچنین، میتوان از جلسات ارائهی شفاهی نتایج پژوهش برای ارزیابی روند مطالعات استفاده کرد. فعالیتهای جذابی مثل ارائه نتایج در قالب ضبط ویدیو از خود، تولید محصولات رسانهای ساده مثل یک پوستر رایانهای و یا ساختن پردهنگار (PowerPoint) در انتهای فرایند پژوهش، میتواند در تثبیت آموختههای پژوهشی بچهها مؤثر باشد و آنها را با کارکردهای مثبت ابزارهای دیجیتال آشنا کند. صد البته که این مرحله از پژوهش در برابر هر کپیکاری یا تقلبی ایمن است!
تولید محصولات رسانهای ساده مثل یک پوستر رایانهای و یا ساختن پردهنگار در انتهای فرایند پژوهش، میتواند در تثبیت آموختههای پژوهشی بچهها مؤثر باشد.
در انتها فراموش نکنیم که با وجود همه تغییرات نسلی، برای دهه هشتادیها هم «دیده شدن» در مدرسه و کلاس درس بهترین جایزه و تشویق است.
با وجود همه تغییرات نسلی، برای دهه هشتادیها هم «دیده شدن» در مدرسه و کلاس درس بهترین جایزه و تشویق است.
پس در ارزیابی کار بچهها، علاوه بر سنجش صحت یافتههای پژوهشی و محک زدن فرایند تحقیقاتی، میتوان تولیدات رسانهای دانشآموزان را به نمایش گذاشت و رقابتی سالم مبتنی بر تلاش علمی و خلاقیت هنری-رسانهای به راه انداخت.
منبع: ماهنامه رشد معلم، شمارهی پیدرپی 322، اردیبهشت ۱۳۹۸.
انتهای پیام/
از شما صاحبنظر گرامی در حوزه تعلیم و تربیت هم دعوت می کنیم، از نویسندگان، ممیزان و اعضای هیئت تحریریه پنجره تربیت باشید. برای ارسال مطالب و عضویت در هیئت تحریریه، از طریق ایمیل FarsPanjarehTarbiat@gmail.com مکاتبه فرمائید.
منبع: فارس
کلیدواژه: پژوهش دانش آموزی اینترنت سواد دیجیتال پژوهش های دانش آموزی عصر دیجیتال کلاس درس رسانه ای ی بچه ها معلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۹۹۲۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۵ معلم از ۵ دهه ؛ از پرویز فنیزاده تا رضا عطاران
به گزارش تابناک به نقل از همشهری آنلاین، در دهه پنجاه مهمترین شمایل معلم پرویز فنیزاده در «رگبار» بود و در اواخر این دهه فرامرز قریبیان در «جنگ اطهر» نقش معلم انقلابی را ایفا کرد. شاید بتوان گفت تنها در دهه شصت تعداد قابل توجهی کاراکتر معلم به فیلمهای ایرانی راه پیدا کردند؛ از خسرو شکیبایی در فیلم «رابطه» تا هما روستا در فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» و علی نصیریان در «جادههای سرد» و مجید مجیدی در فیلم «شنا در زمستان»، چند نمونه از پرداختن سینمای دهه شصت به شخصیتهای معلمند. از دهه هفتاد از تعداد فیلمهایی که معلمها در آنان نقش محوری ایفا میکردند، کاسته شد. آنچه پیش رو دارید مروری است بر ۵معلم بهیادماندنی سینمای ایران در طول ۵دهه.
دهه پنجاه؛ آقای حکمتی (پرویز فنیزاده در فیلم «رگبار»)
بهیادماندنیترین تصویر معلم در سینمای قبل از انقلاب که معمولا عنایتی به حرفه معلمی نشان نمیداد. در فیلم «رگبار» آقای حکمتی معلمی است که به محلهای در جنوب شهر آمده است. مدرسه مهمترین و محوریترین لوکیشن فیلم «رگبار» است و فیلمساز تصویری دقیق و پرجزئیات از فضای آموزشی مدارس در ابتدای دهه پنجاه ارائه میدهد. ادارهکردن کلاسی شلوغ با پسربچههایی شیطان مهمترین مشکل آقای حکمتی در نیمه اول فیلم است. فیلم با علاقهمندی آقای حکمتی به عاطفه، خواهر یکی از دانشآموزان، وارد فضایی عاطفی میشود و درنهایت هم با انتقال از مدرسه و ترک محله به پایان میرسد. معمولا به انبوه تمثیلها و استعارهها در فیلم «رگبار» اشاره میشود و آنچه کمتر به آن توجه شده، تصویر ملموس معلمی است که نمیخواهد تن به آنچه هست بدهد. آقای حکمتی یکی از ملموسترین غریبههایی است که نویسنده و کارگردان «رگبار» در طول دوران فعالیت هنریاش آفریده است.
علی ناصری، معلم زیستشناسی در فیلم «دبیرستان» (۱۳۶۶) با ایفای نقش بیژن امکانیان، در دههای که تعداد زیادی از شخصیتهای سینمای ایران معلم بودند، به چند دلیل شاخص و بهیادماندنی است؛ معلمی که خود سابقه اعتیاد داشته و مثل بیشتر معلمهای سینمای ایران در دهه شصت آرمانگراست و میکوشد شاگردانش را از دام اعتیاد بیرون بکشد. فیلم بهعنوان ملودرامی تلخ، یکی از موفقترین آثار سینمای ایران در دهه شصت است که سال۶۶ سینماروهای زیادی را در شهرستانها جذب سینما کرد. شخصیت سمپاتیک معلم و نحوه برخورد و تعاملش با شاگردان و چهره بیژن امکانیان بهعنوان یکی از بازیگران مهم دهه شصت، تصویری از «دبیرستان» برای سینماروهای دهه شصت ساخت که دوستداشتنی و تأثیرگذار بود.
رامین پرچمی در فیلم «ضیافت» تنها کسی از رفقای دبیرستانی است که از محلهاش نمیرود و نخستین نفری هم هست که به کافه ماطاووس میآید تا به عهدی که سالها پیش با رفقا بستهاند وفادار باشد. بین شخصیتهای فیلم «ضیافت»، رامین پرچمی معلم است؛ معلمی که سطح زندگیاش از همه رفقا پایینتر است و ازدواج نکرده و راز علاقهاش به منیر خواهر عبد(پارسا پیروزفر) را هم مکتوم نگاه داشته است. در فیلمی که فرصت کافی برای پرداختن به همه حاضران در کافه ماطاووس ندارد و از نیمه دوم بیشتر بر علی یزدانی (فریبرز عربنیا) و رامین (بهزاد خداویسی) متمرکز است، شخصیت رامین پرچمی بهعنوان معلمی شریف بیشتر در یادها میماند؛ معلمی که پاسدار رفاقت است و گذشته را فراموش نکرده است.
تصویری طنز آمیز از معلم در فیلمی کمدی که پرفروش و پرتماشاگر از کار درآمد. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» تصویری از معلم در سینمای ایران به نمایش می گذارد که مسبوق به سابقه نبود.مدیر یک مدرسه دخترانه خصوصی با ورود آقایان به مدرسه خود شدیداً مخالف است، اما وقتی دبیر شیمی دانش آموزان المپیادی به علت زایمان، شش ماه مرخصی میگیرد، مجبور میشود تا یک دبیر جایگزین به دبیرستان بیاورد؛ ولی تلاش وی برای یافتن دبیر المپیاد زن در میانه سال تحصیلی بیفایده است و وی مجبور است یک مرد را به عنوان تنها گزینه بپذیرد تا از رقابت المپیاد جا نماند اما ورود این آقای معلم مجرد و بیدستوپا، و شیطنت دختران دانشآموز، و تجرد خانم مدیر جدی و بداخلاق که تا به حال خواستگاری نداشته، باعث ایجاد اتفاقات بسیار خنده داری میشود. دختران دانشآموز دست به یکی کرده و با کمک پدر یکی از دانش آموزان، اردویی را تدارک میبینند تا این دو مجرد میانسال را در روبهروی یکدیگر قرار دهند. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» یکی از بامزه ترین شخصیت های معلم سینمای ایران را ساخته است.
منبع: همشهری آنلاین